Web Analytics Made Easy - Statcounter

شبکه بلومبرگ در گزارشی ادعا کرد، روسیه برای گسترش حضور نظامی خود در شرق لیبی اقدام کرده و ممکن است در ادامه یک پایگاه دریایی را در آنجا ایجاد کرده و یک جای پای قابل توجه را در پشت مرز جنوبی اروپا به دست آورد.

به گزارش ایسنا، شبکه بلومبرگ در این گزارش خود نوشت،‌ چند فرد مطلع که خواستند نامشان فاش نشود گفتند، بعد از آنکه اخیرا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و خلیفه حفتر، فرمانده نیروهای موسوم به «ارتش ملی لیبی» به دیدار یکدیگر در شهر مسکو رفتند دو طرف به روی انعقاد یک معاهده نظامی کار می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بلومبرگ نوشت، تشدید فعالیت‌های روسیه در لیبی نمایانگر یک چالش تازه برای آمریکا و متحدان اروپایی آن که پیشتر با کرملین بر سر مساله حمله به اوکراین دچار مناقشه شدند به حساب می‌آید. از سوی دیگر روسیه در سوریه نیز در تمام طول جنگ داخلی یک دهه‌ای در این کشور شدیدا فعال بوده است.

جاناتان واینر، فرستاده ویژه سابق آمریکا به لیبی گفت: دولت آمریکا دارد این تهدید را بسیار جدی می‌گیرد.

او اضافه کرد: بیرون نگه داشتن روسیه از مدیترانه یکی از اهداف استراتژیک کلیدی برای غرب به حساب می‌آید. اگر روسیه در آنجا بندری کسب کند، به این معنی خواهد بود که قابلیت جاسوسی از همه اتحادیه اروپا را به دست می‌آورد.

روسیه همچنین سالها به موجب شرکت نظامی خصوصی واگنر یک حضور مخفی در لیبی در شمال آفریقا داشته است؛ گروهی که در پی ایجاد خلاء قدرت در لیبی بعد از سرنگونی معمر قذافی، دیکتاتور سابق این کشور با مداخله ناتو در سال ۲۰۱۱ وارد آنجا شد. وزارت دفاع روسیه در پی مرگ یوگنی پریگوژین، رهبر شورشی سابق گروه واگنر و چند نفر از دستیاران ارشدش در حادثه سقوط اسرارآمیز هواپیما در ماه اوت، کنترل سیستماتیک فعالیت‌های این گروه را به دست گرفته است.

واگنر زمینه‌ای را برای پیشبرد منافع کرملین در حوزه های آفریقا و غرب آسیا فراهم کرد به نحوی که مسکو اجازه یافت در این حوزه‌ها دارایی‌های نظامی خود را افزایش دهد. روسیه از سوی دیگر به نوشته بلومبرگ، به دنبال ایجاد یک پایگاه دریایی در دریای سرخ در سودان است تا از این طریق بتواند به کانال سوئز، اقیانوس هند و شبه جزیره عرب دسترسی دائمی پیدا کند هر چند که جنگ داخلی در این کشور ممکن است این برنامه را مختل کند.

کشور لیبی به دو جبهه شامل دولت مستقر در طرابلس در غرب این کشور و حوزه شرق که در کنترل خلیفه حفتر است تقسیم شده و دو طرف به طور رایج با سیاست‌های خارجی یکدیگر و تصمیمات طرف مقابل مخالفت کرده‌اند.

خلیفه حفتر ۷۹ ساله کنترل خیلی از تاسیسات نفت بزرگ در لیبی که میزبان نزدیک به ۴۰ درصد از ذخایر آفریقا در نظر گرفته می‌شود را در دست دارد. منابع نزدیک به جبهه «ارتش ملی لیبی» گفتند، او به دنبال دریافت سامانه‌های پدافند هوایی برای محافظت از خود در برابر جبهه رقیب در طرابس که مورد حمایت ارتش ترکیه قرار دارد، است.

آنها اظهار کردند، او همچنین خواستار آموزش دادن به نیروهای ویژه و خلبانهای نیروی هوایی خود است و در ازای این امتیازات، چند پایگاه هوایی که هم اکنون در کنترل شبه نظامیان واگنر هستند برای میزبانی از نیروهای روس ارتقا پیدا خواهند کرد.

منابع مطلع به مذاکرات دو طرف همچنین گفتند، کشتی‌های جنگی روسی احتمالا حق دائمی لنگر اندازی کشتی در یکی از بنادر لیبی که به احتمال زیاد طبرق، در فاصله چند صد کیلومتری از سواحل یونان و ایتالیا در حاشیه مدیترانه است را به دست می‌آورد. آنها تصریح کردند که احتمالا روسیه از این امتیاز در بلند مدت استفاده خواهد کرد چون نیازمند ارتقای چشمگیر تاسیسات بندری است. روسیه هم اکنون تنها یک پایگاه دریایی در مدیترانه دارد که به طرطوس سوریه مربوط می‌شود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: پوتین شبکه بلومبرگ سوريه روسيه ايتاليا ناتو یوگنی پریگوژین شمال آفریقا طرابلس لیبی گروه واگنر عملیات طوفان الاقصی رژيم صهيونيستی حمله به غزه فلسطين

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۰۷۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!

به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقاله‌ای را باعنوان" رژیم‌ شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.

این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر می‌رسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیش‌بینی نمی‌کرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همین‌ترتیب، سیستم پوتین در حال‌حاضر قدرتمند و مقاوم به نظر می‌رسد و کمتر کسی می‌تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.

مشخص است که چرا این استدلال برای فارن‌افرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب می‌کند. مردم دوست دارند آنچه را که می‌خواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ‌ چشم‌اندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریویی که باعث می‌شود کی‌یف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.

قیاس‌های تاریخی می‌توانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهت‌های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت‌های ساختاری را نادیده می‌گیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص می‌کند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.

اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکال‌تری را اتخاذ کند که کل سیستم را بی‌ثبات می‌کرد.

در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیل‌گران موافقند که پایه‌های اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیان‌گذار خود هم جان سالم به‌در می‌برد.

مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که می‌تواند در آن پیروز شود.

مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض می‌گرفت. در مقابل با وجود تحریم‌های غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامه‌ریزی شده شوروی سفت و سخت و ویران‌کننده بود و دولت در گودالی از یارانه‌های دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایه‌داری پویا است که به‌خوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریم‌های غرب دارند.

نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی،‌ فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلام‌گرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق می‌کند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانه‌ای که از مسکو می‌رسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنی‌ها از جنگ‌های اول و دوم درس گرفته‌اند که استقلال‌طلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچ‌یک از جمهوری‌های دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقه‌ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلام‌گرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویس‌های اطلاعاتی این کشور بود. ایالات‌متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله‌ای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن‌های کنسرت در مسکو مستقر می‌کردند. بااین‌حال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی‌شود. تروریست‌ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان می‌دهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حال‌حاضر از چالش‌های امنیتی که ایجاد می‌کنند بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارق‌العاده بود و جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب می‌آمد. ما هرگز نمی‌دانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ می‌داد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه می‌دانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی می‌ماند و نمی‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع‌بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می‌کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفته‌اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد می‌کند.

*ترجمه: مهسا مژدهی

۳۱۱۳۱۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563

دیگر خبرها

  • اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همه‌جانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
  • پایان پوتین؟!
  • کرملین: فشار آمریکا به متحدان روسیه بی‌نتیجه است
  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سردار آزمون و تاسیس آژانس هواپیمایی؛ بفرمایید تور روسیه! + عکس
  • تحلیلگر سابق سیا: غرب نفوذ پوتین را دست کم می‌گیرد
  • ساقط کردن ۶ موشک «اتکمز» آمریکا توسط ارتش روسیه/ «مغز متفکر پوتین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد
  • تغییر مجدد معادلات جنگ اوکراین
  • دوگین: اوکراین نباید وجود داشته باشد!
  • «دوگین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد